اولین عروسی کوروشم
عزیزدلم
کوروشم
مامانی چهارم شهریور هم تولد عزیز بود هم عروسی خواهر شوهر خاله جون.
از اونجایی هم که باهاشون دوستای خانوادگی قدیمی هستیم، میونه م با عروس خانوم گرمه.
اومدیم خونه ی عزیز تا از اونجابریم.
دایی مجتبی با ماشین عروس اومد دنبالمون و رفتیم.
هم من و هم شما، اولین بارمون بود سوار ماشین عروس میشدیم مامان.
توی عروسی پسر خوبی بودی و فقط خندیدی عشقم.
اینم عکس شما که لم دادی روی مبل و دل از همه بردی.
إن شاألله به سلامتی دامادی خودت مامانی.
چشمامو بهت میدم عشقم.
نفسم
عمرم
بهای آرزوهام...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی