کوروش مامانیکوروش مامانی، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

قدم قدم با پسرم

عروسی عمو محمود

1394/7/16 10:04
نویسنده : مامان کوچولو
144 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم

روز عید غدیر عقد عمو محمود جون بود و ماهم دعوت بودیم.

صبح رفتیم خونه ی عزیز و بابایی هم با عمو محمود رفت دنبال کارا.

منم بادکنک خریده بودم برای پشت ماشین، آخه ماشین ما شده بود ماشین عروس.

نشستم و کلی بادکنک باد کردم.

شما توی بحبوحه ی رفتنمون خوابیدی.

از اونجایی که مدتی دوره دیدم، من عکاس و فیلمبردار مراسم بودم.

شما هم بغل دخترای خوشگل بودی و ملی ذوق کرده بودینیشخند

شب از اونجا رفتیم خونه ی مامان سید خاله جون.

فرداشم برگشتیم خونه و توی مسیر برگشت من حساااابی اعصابم خرد شد!!!!!!

اینم یه عمس از شما و بابایی و عمو محمود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی
16 مهر 94 12:44
سلام عزیزم کوروش جون خوبه؟؟ انشاالله خوشبخت بشن پیش ما هم بیا
مامان کوچولو
پاسخ
سلام مامانی. مرسی عزیییزم چشم