سنجش شنوایی
کوروشم سلام
باز شدن چشمات به یه صبح دیگه از زندگی مبارک نفسم.
پسرکم، الان که دارم برات پست میذارم شما دراز کشیدی روی پام و داری با من حرف میزنی.
فدات بشم الهی.
دیروز بعد از اینکه برات یه پست کوتاه گذاشتم، سه تایی با شما و بابایی رفتیم سنجش شنوایی.
ولی چون گرسنه بودی و هوا گرم بود موقع برگشتن، دیگه نتونستم بشینم توی مغازه ی بابایی و.از اونجا برات پست بذارم.
الانم توی یه نقطه کمی آنتن گیر آوردم و دارم مینویسم برات.
دیروز وقتی رفتیم سنجش، خانومای پرسنل گفتن که نی نی باید کاملا خواب باشه، اونجا همه داشتن نی نی هاشون رو میخوابوندن!
منم شمارو بغل گرفتم و نگاهت کردم، کوروشم باور نمیکنی اگه بگم یه لبخند بهم زدی و چشاتو بستی.
همه تعجب کردن که بابا این الان بیدار بود آخه!
خلاصه بردمت توی اتاق تست و خانم "حق زاد" با نوازش و ملایمت شنوایی شما رو معاینه کرد.
به محض تموم شدن معاینه، چشاتو واکردی و خندیدی.
اینم یه عکس از لحظه ی اتمام معاینه.